به گزارش خبرنگار مهر، دکتر عباس علیزمانی در نخستین نشست مجموعه "درسگفتارهایی در فلسفه دین" که پیش از ظهر دیروز در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد، درباره "زبان دین و مسائل آن" به سخنرانی پرداخت.
وی با بیان اینکه در فلسفه دین، نباید به دنبال ماهیت به مفهوم فلسفی آن باشیم، زبان دین را در کنار مباحثی از قبیل تجربه دینی، مسئله شر، ادله اثبات وجود خدا و ... یکی از اساسی ترین مباحث در عرصه فلسفه دین معاصر خواند و گفت: مجموعه ای از مسائل در دوران سنت و مدرن، زبان دین را به وجود آورده است.
دکتر علیزمانی با اشاره به گفته ویلیام پی آلستون که مسئله زبان دین را به معناداری یا بیمعنایی و معناشناسی تقسیم کرده است، مسائل سنتی زبان دین را مربوط به بحث درباره معناشناسی و مسائل مدرن را مربوط به بحث درباره معناداری زبان دین دانست.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران تصریح کرد: به لحاظ منطقی، پرسش از معناداری تقدم منطقی دارد ولی از جهت تاریخی این پرسش، پرسشی مدرن بوده و سابقه تاریخی پیدایش این پرسش به دهه های نخست قرن بیستم و همزمان با پیدایش "حلقه وین" و گسترش نگرش موسوم به "پوزیتیویسم منطقی" باز می گردد. در حالیکه پرسش از معناشناسی زبان دین سابقه ای بسیار طولانی در تاریخ تفکر فلسفی داشته و نقطه آغاز آن از زمان فلوطین است.
وی افزود: اولین فیلسوفی که زبان دین را در قالب "سخن گفتن از احد" مطرح کرد فلوطین بود. او معتقد است که احد تجربه ناپذیر، ادراک ناپذیر و در نهایت بیان ناپذیر است چون بیان مستلزم تعین است.
وی با بیان اینکه محور زبان دین، گزارههای کلامی بوده و مرکز گزارههای کلامی، گزارههای ناظر به خداست تأکید کرد: تحلیل و تبیین معناداری و معناشناسی"سخن گفتن از خدا" نقطه اصلی و مرکزی بحث زبان دین است.
دکتر علیزمانی با طرح پرسشهایی در مورد سخن گفتن از خدا، تصریح کرد: مجموعه این پرسشها و پاسخها ساختار اصلی بحث زبان دین را پدید آورد که نظریه های بی معنایی، بیان ناپذیری، الهیات سلبی، تمثیل، نمادگرایی، کارکردگرایی و نظریه اشتراک معنوی و تشکیک وجودی را در پی داشت.
وی با بیان اینکه نظریه بیان ناپذیری با نظریه بی معنایی امروزه را نباید خلط کرد، افزود: برخی به دلیل شدت تجربه عرفانی معتقدند که نمی توان از احد سخن گفت و برخی معتقدند که فراتر از عالم تجربه نمی توان از احد سخن بگوییم.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، فلوطین را بنیانگذار الهیات سلبی خواند و با اشاره به سیر تاریخی نظریه بیان ناپذیری احد، به آراء ابن میمون اشاره کرد و گفت: ابن میمون بزرگ ترین مدافع الهیات سلبی است و معتقد بود که معرفت ما در مورد احد چیزی بیش از سلب نیست.
وی به نظریه توماس آکویناس اشاره کرد و گفت: توماس معتقد است که الهیات سلبی بدون الهیات ایجابی ممکن نیست به همین دلیل راه سوم یعنی"تمثیل" را دنبال می کند. او می گوید اشتراک لفظی به تعطیلی می انجامد و اشتراک معنوی به تشبیه می رسد و راه سوم "تمثیل" را ارائه می کند. این نظریه برخلاف تفکر فلسفه اسلامی است چراکه فلسفه اسلامی تأکید دارد که هرگونه اشتراک معنوی مستلزم تشبیه نیست.
دکتر علیزمانی تصریح کرد: در دوران مدرن به دلیل اقتدار زبان علم و تأثیر روان شناختی که علم در ذهن و زبان انسان دارد همه را به این رساند که تنها روش حقیقی روش علم است. زبان علم معیار قرار می گیرد و "حلقه وین" به دنبال همین است که زبان مدل ارائه کند و زبان مدرن به تبعیت از ویتگنشتاین اول تأکید دارد که سخن گفتن از خدا فراتر از عالم تجربه، بی معناست.
وی با بیان اینکه زبان دین ماهیت قابل تعریف ندارد، تصریح کرد: معتقدم مفاهیم ذاتا دینی نداریم به این معنی که حتی دینی ترین مفهوم یعنی"خدا" بستگی دارد در درون چه مسئله ای، در ارتباط با چه تجربه ای و به وسیله چه کسی به کار می رود. زبان دینی در ارتباط با زبان طبیعی است و ما تنها یک زبان داریم که زبانهای مدرن برگرفته از زبان طبیعی است. ممکن است که واژه ها و مفاهیم دینی در راستای اهداف دیگری به کار روند اما زبان الهیات زبان دینی نیست بلکه زبان فنی است.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران تصریح کرد: در متون دینی از گزارههای اخلاقی، تاریخی و... سخن گفته میشود اما روح واحدی آنها را به یکدیگر متصل میکند و آن ارتباط با عالم دین است. زبان دینی را تنها با شناخت برخی ویژگیهای دینی میتوان تفکیک کرد وگرنه مفاهیمی که در زبان دینی به کار می رود همین مفاهیمی است که در زمینه و حال و هوای دیگری کاملا غیر دینی می شود.
مجموعه درسگفتارهایی در فلسفه دین به همت گروه فلسفه دین پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با هدف ارائه مدلی در تبیین معناداری زبان دین با حضور استادان فلسفه به صورت ماهانه برگزار می شود.
نظر شما